تلاش برای نمردن Trying not to die

به واسطه تلاش های آن یکی این یکی اوضاع اش خوب شده است ؟ از بازدید این نشان می دهد ؟ نمی توانی ؟ در یک زمینه پیشرفت داشته باشی ؟ بقیه بخش های زندگی ات ؟ وقتی یک پل درست می کنی ؟ بقیه مرحله های زندگی هم از پیشرفت آن بهره مند می شوند ؟ این خیلی هم خوب می تواند ؟ باشد ؟ هم می تواند ؟ بد باشد ؟ یعنی اگر این پل داشته باشی ؟ همه چیز یک دفعه ای عوض می شود ؟ اما وقتی این پل را از دست می دهی ؟ فکر می کنی ؟ این پل خیلی نقص ها داشته است ؟ زندگی و زمان من را هدر داده است ؟ خیلی وقت ها یک بخش مرده بوده است ؟ من را اسیر خودش کرده بوده است ؟ با خودم ؟ چرا باید داخل این کادر یا مستطیل خیلی بزرگ مطلب بگذارم ؟ در حالی انرژی خودم یا دیگران را صرف کنم ؟ به خاطر این قضیه من چیزی نخوانده ام ؟ دارم ؟ توی یک طرح اشتباه زندگی و همه چیز خودم را در یک چیز اشتباه صرف می کنم ؟ اشتباهات من باعث شده است ؟ اینطوری من به حال خودم رها شده ام ؟ هیچ دستاوردی برای خودم نداشته باشم ؟ کی و چه زمانی می خواهم ؟ از این نقشه اشتباه برای خودم ساخته ام ؟ خارج شوم ؟ این اشتباهات بزرگی داشته است ؟ من فکر نمی کنم ؟ نیاز به تایید ؟ دیگران داشته باشم ؟ نیاز به کار برای دیگران داشته باشم ؟ فقط باید به جای این نوشته های بدون فکر یا با فکر یا هر چیزی نوشته های قرار بود ؟ مثل یک تمرین برای من عمل کنند ؟ من کار شما را انجام نداده ام ؟ به جای آن بیا برای من کاری انجام بده ؟ تا من بتوانم ؟ زندگی خودم را بهتر از این داشته باشم ؟ شما قادر به هیچ کاری نیستی ؟ هیچ چیزی را نمی توانی ؟ بهتر از این انجام بدهی ؟ باید فکر کنی؟ من باید چه راهی داشته باشم ؟ باید خودم را با چه چیزهای سازگار کنم ؟ تا زندگی من بهتر و قابل قبول تر شوند ؟ خدایا به داد من برس ؟ الان امروز باید مسئولیت های را قبول کنم ؟ امروز با عصبانیت ؟ تمام وارد ؟ زندگی ام شده ام ؟ دارم ؟ مرحله به مرحله انرژی خودم را خرج می کنم ؟ پول و سرمایه و هر چیزی دارم ؟ تا زمانی بفهمم این کارها را باید تا چه میزان انجام بدهم ؟ بدون هیچ چیز با حالی در زندگی نمی توان؟ زندگی را اداره کرد ؟ فکر می کنم ؟ خیلی بی خود دارم ؟ کارهایم را ادامه می دهم ؟ اگر با خود بود ؟ نحوه نظم و کارهایی بهتر بود ؟ خلاصه دستاوردی داشت ؟ وقتی دستاوردی نداشته باشی ؟ از دست خودت ناراضی باشی ؟ شروع می کنی ؟ به داد و بی داد ؟ تا عصبانیت ؟ از دست همه چیز چرا من با خودم این کارها را انجام داده ام ؟ چرا درآمدی ندارم ؟ همه چیز را به خودت وصل می کنی ؟ باید در حالی همه چیز را از خودت جدا کنی ؟ باید توانایی داشته باشی ؟ بعضی وقت ها خودت را آزاد بگذاری ؟ بفهمی خیلی می توانی به خودت کمک کنی ؟ بالاترین سرمایه خودت ؟ خودت هستی ؟ اگر دائم ؟ خودت را اذیت کنی ؟ اگر نتوانی ؟ چیزی را از نو بسازی ؟ نتوانی ؟ تلاش های داشته باشی ؟ اگر نتوانی خودت را آزاد و رها بگذاری ؟ باید دکمه های ترس را دوباره فشار بدهی ؟ شاید دوباره خودت را باید امیدوار کنی ؟ من دارم ؟ روی پروژه ای بزرگ کار می کنم ؟ اگر کار من بگیرد ؟ می توانم ؟ این در حالی هست ؟ هیچ چیز قابل لمسی و چیز درستی وجود ندارد ؟ فقط کتاب ها را برای آدم های پر درآمد و قابل یادگیری نوشته شده اند ؟ در حالی آنها دستاورد عملی بهتری می توانند ؟ داشته باشند ؟ برای کسانی نوشته نشده اند ؟ فقط از لحاظ تئوری و مفروضات بی انتهای دارند ؟ خودشان را پر می کنند ؟ یعنی از طرفی برای کسی نوشته شده است ؟ خودش را می تواند ؟ از باک های جدیدی انرژی بگیرید ؟ این نوع بعضی مواقع در مقابل نوشته های شبیه به نوشته های خودم هست ؟ فرار می کنم ؟ باید احساس کنم ؟ فقط خودم می توانم ؟ این نوع کارهای میان رده را می خوانم ؟ به خاطر این باید خودم را رها نگه دارم ؟ دیگر از منابع سالهای قبل نمی توانم ؟ استفاده کنم ؟ جای تنها گیر افتاده ام ؟ فقط احساس می کنم ؟ اگر آنها را پشت سر رها بگذارم ؟ خلاقیت بهتری خواهم ؟ داشت همین نخواندن ها ؟ همین گوش ندادن ؟ ها در یک رده خاص کوچک فقط خودم بودن ؟ جایی گیر افتاده ام ؟ 

Has this person's situation improved due to his efforts? Does this show from the survey? Can't you? Make progress in one area? Other parts of your life? When you build a bridge? Other stages of life also benefit from its progress? This can be very good? It can also be? It can be bad? I mean, if you have this bridge? Everything changes at once? But when you lose this bridge? Do you think? This bridge had many flaws? Has it wasted my life and time? Many times has it been a dead part? Has it held me captive? With myself? Why should I write in this very large box or rectangle? While spending my own or others' energy? Because of this, I haven't read anything? I have? In a wrong plan of life and spending everything on the wrong thing? Have my mistakes caused it? Am I left to myself like this? I have no achievements for myself? When and when do I want it? Have I made the wrong plan for myself? Should I get out? Have these been big mistakes? I don't think? Need approval? Have others? Need to work for others? Should I just act like an exercise for myself instead of these thoughtless or thoughtful posts? I haven't done your work? Come do something for me instead? So that I can? Live my life better than this? You are not capable of anything? Can't you do anything? Do better than this? Should you think? What should I do? What should I adapt to? To make my life better and more acceptable? God, help me? Now today I have to accept responsibilities? Today with anger? Have I entered my life? Do I have? Step by step I spend my energy? Do I have money and capital and everything? Until I understand how much I have to do these things? I can't live without anything? Manage life? I think? I am too selfish? I continue my work? If I were with myself? How to organize and do things better? In short, did it achieve anything? When you have no achievement? Are you dissatisfied with yourself? Do you start? To the point of anger? From everything, why have I done these things to myself? Why don't I have any income? Do you connect everything to yourself? You have to separate everything from yourself? You have to be able to? Sometimes set yourself free? Understand that you can help yourself a lot? Your highest asset? You are yourself? If you constantly? Hurt yourself? If you can't? Rebuild something? Can't you? Make efforts? If you can't set yourself free and let go? Should you press the fear buttons again? Maybe you should give yourself hope again? I have? I'm working on a big project? If my work takes off? Can I? Is this the case? There is nothing tangible and right? Only books are written for high-income and learnable people? While they can? Have? Have? They are not written for those who are not? Are they just endless in terms of theory and assumptions? Do they fill themselves? That is, on the one hand, is it written for someone? Can it do itself? Get energy from new tanks? Is this kind of sometimes in front of writings similar to my own? Do I run away? Should I feel? Only I can? Do I read this kind of mid-level work? Because of this, should I keep myself free? Can I no longer use the resources of previous years? Am I stuck in a lonely place? I just feel? If I leave them behind? Will I be more creative? Was it just not reading? Was it just not listening? Was it just me in a small, specific category? Am I stuck somewhere?