داستان کوتاه

هر روز یک قصه

داستان کوتاه

هر روز یک قصه

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دردسر» ثبت شده است

ببین من "یک آشغالی":صدای ذهن داخل سرم هست؟ دجار سوء تفاهم نشوی با خودم هستم  ؟ وقت هدر می دهی ؟ هیچ تمرکزی روی چیز بهدرد بخور نداری ؟ واقعی نیست ؟ به خودت نمی توانی ؟ اتکا کنی ؟ زندگی ات رو به نابودی وقت هدف یا هر چیز به درد بخوری هست ؟ داشتم ؟ کجا چی و چه کاره و چه کسی و چه چیزی بودم ؟ من هیچ چیز خاصی نبوده ام ؟ دفترچه یادداشتم گم شده بود ؟ یک خبر بدی به من رسید ؟ 

  • روبرت