داستان کوتاه

هر روز یک قصه

داستان کوتاه

هر روز یک قصه

شایعه سکه های طلا در شهر خرگوش ها

سه شنبه, ۹ تیر ۱۳۹۴، ۰۱:۴۵ ق.ظ
کارتون
Once upon a time
روزی ، روزگاری
در شهر خرگوش ها همه دنبال طلا می گشتند .
هر قسمتی از زمین را نگاه می کردی خرگوشی را با یک بین مشغول کندن زمین بود .
شایع شده بود ، سکه های طلای زیادی در شهر خرگوش ها زیر زمین توسط یک خرگوش ثروتمند پنهان شده است .
ولی هر قدر زمین را جستجو کردند ،
هیچ خرگوشی سکه های طلا را پیدا نکرد . فقط کسانی که بیل و کلنگ و وسایل کندن زمین را می فروختند .
فروش بیشتری داشتند .
یک مشکل بزرگ هم برای شهر به وجود آمده بود . آن هر جای از شهر که می رفتی . با چاله های مواجه می شدی .
کلانتر شهر خرگوش ها هر خرگوشی را می دید . دستگیر می کرد .
آخر سر شهردار از تمام خرگوش ها درخواست کمک کرد . تا چاله های که بر اثر این شایعه به وجود آمده بودند . با کمک دسته جمعی مردم ، چاله های شهر را پر کند .
  • روبرت
تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.