داستان کوتاه

هر روز یک قصه

داستان کوتاه

هر روز یک قصه

کارتون
Once upon a time
کارهای خوب برای همه ارزش دارند ،
خرگوشی که یاد گرفته بود ،کارهای خوبی انجام دهد ، برای این که توانایی های خود را بیشتر می کرد ، او یاد گرفته بود . هر کار خوبی بی پاداش نمی ماند .
خرگوش به نام کوین .
کوین تمام کارهای خوب را با تمام توان انجام می داد این به معنی این نبود ، همیشه پاداشی باید بگیرید ، بعضی از وقتها هم دچار دردسر می شد . مثل همه خرگوشهای دیگر کوین . برای خودش یک لیست کاری داشت ، هر روز این کارها را مثل ساعت انجام می داد .
اوایل مثل بقیه خرگوش ها یک خرگوش عادی بود ، ولی نظم او موجب شد ، توانایی های را در درون خود رشد ، دهد ، بدون هزینه زیادی توانست ، کارهای را انجام دهد ، دیگر خرگوش ها فقط آرزو داشتند ، یکی از کارهای که او انجام می دهد ، را یاد می گرفتند ، ولی انگار این خرگوش موفق شده بود ، کارهای خود را بیش از گذشته و بیشتر از همیشه ادامه دهد ،
شاید همه این ماجرا چیزی جزء یک سری کارهای بود ، کوین آرزو های بزرگی داشت ، و آنها را دنبال می کرد ، اگر یک کار را همگان بدون ، هیچ علاقه ای انجام می دادند ،این خرگوش با تمام وجود و علاقه این کارها را انجام می داد ،
انگار با کارهای که داشت ، ارتباط برقرار می کرد ، این خرگوش وقتی کاری را انجام می داد ، انگار حس بهتری نسبت به اوضاع پیدا می کرد ، همین تغییر های کوچک باعث شد .
آرام ، آرام به چیزهای بزرگ دست پیدا کند .

  • روبرت

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی