عنکبوت شاکی (قصه کارتونی )
چهارشنبه, ۲۵ شهریور ۱۳۹۴، ۰۲:۳۸ ق.ظ
کارتون
Once upon a time
چیزی روی دیوار راه می رفت . یک عنکبوت بود ، داشت ، از همه چیز شکایت می کرد ،
آدم ها خیلی بیرحم شده اند ، کسی از آنها هر وقت یک عنکبوت را می بیند ، سریع عنکبوت ها را له می کند .
عنکبوت همین طوری اعتراض می کرد ، کافی است . در را باز کنند . تا ما خودمان از خانه این صاحب خانه های ناراضی بیرون برویم .
عنکبوت از پنجره اتاق بیرون رفت ، ولی هنوز مشغول صحبت کردن بود ، صدایش شنیده می شد ، ولی چیزی نمی شد . فهمید دوباره مشغول همان اعتراض ها بود .
- ۹۴/۰۶/۲۵