لوسیو خرگوش رنگ فروش (قصه کارتونی )
کارتون
Once upon a time
خرگوشی به اسم لوسیو .
می توانست حتی سر خودش هم کلاه بگذارد ، درحالی به خودش می گفت : امروز همان روزی است . دیگر درست عمل می کنم .
دوباره امروز همان فردا می شد . امروز درست مثل دیروز می شد . همه کارهای گذشته را انجام می داد . اشتباهات گذشته این برای لوسیو یعنی ضرر پشت ضرر .
هدر شدن وقت و سرمایه همه چیز .
لوسیو تجارت داشت ، خرید فروش رنگ سبز اعتقاد داشت ، این فقط رنگ سبز است . باید همه استفاده کنند .
لوسیو رنگهای دیگر را سفارش نمی داد ، ولی مشتری های او به رنگ های دیگری هم نیاز داشتند .
لوسیو رنگ های سبز داشت . رنگ سبز پر رنگ ، رنگ سبز کم رنگ ، رنگ سبز در انواع مختلف ولی باید رنگهای دیگر هم می خرید .
لوسیو دوست داشت ، به جای مشتری هایش رنگ ها را انتخاب کند ، فقط سبز ، سبز .
ولی این کار در دنیایی تجارت رقابت سختی بود .
شاید او باید رنگهای سبز خود را به مشتری های خاصی می فروخت .
بلاخره تصمیم گرفت . خودش به دنبال مشتری های که خواهان رنگ سبز با کیفیت هستند ، بفروشد .
در این کار موفق شد . از مغازه بیرون رفت . بعد از اینکه با یک خرگوش صاحب مهد کودک خرگوشها بود صحبت کرد . او را متقاعد کرد . مهد کودک را سبز رنگ بزند .
بلاخره به خاطر فروش و مسائل دیگر خودش این پیشنهاد داده بود .
خودش مهد کودک را در ازای مبلغی پایین تر نقاشی می کند .
لوسیو بعد از رنگ زدن مهد کودک به این نتیجه رسید ، برای اینکه رنگ سبز خاص او باید رنگهای دیگری هم در کنارش استفاده شود . تا زیبایی خودش را نشان دهد . از آن روز به بعد لوسیو هم رنگهای دیگری را برای فروش می آورد .
حتی از رقبای خودش در این کار رنگ های او تنوع بیشتری نسبت به بقیه رنگ فروش ها پیدا کرده بود . این یک تحول برای یک فروشنده رنگ بود ، که فقط رنگ سبز را دوست داشت .
- ۹۴/۰۷/۱۹