داستان کوتاه

هر روز یک قصه

داستان کوتاه

هر روز یک قصه

فریب روباه (قصه کارتونی )

چهارشنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۴، ۰۲:۵۳ ق.ظ

قصه کارتونی
Once upon a time
دو روباه به اسم والتر و ماریو تصمیم گرفتند ، خرگوشی به اسم ژوپیتر را فریب دهند .
والتر به ژوپیتر گفته بود . خرگوش های شهر هیچ کدام ژوپیتر را به خاطر اینکه برای روباه ها یک خانه نمی سازد ، دوست ندارد .
ژوپیتر پیش خودش فکر کرد ، این حرفهای عجیب چیست ؟
هیچ خرگوشی از روباه را دوست ندارد .
این حرفهای او ادامه داشت . تا این که روباه دیگر ماریو هم دوباره این حرفها را تکرار کرد .
ژوپیتر تعجب کرد . ولی کلاغ هم که همدست روباه ها بود . دوباره همین حرف را تکرار کرد .
ژوپیتر شک کرد ، برای این پیش خرگوش های شهر رفت . هیچ خرگوشی در مورد این که او برای روباه ها خانه بسازد یا نسازد صحبت نمی کرد . تازه ژوپیتر فهمید اوضاع از چه قرار است .
صبح روز بعد دوباره والتر این حرفها را تکرار کرد .
ژوپیتر هیچ اعتنایی به حرفها دروغ والتر نداد .

  • روبرت

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی