نجات کانگارو (قصه کارتونی )
کارتون 
Once upon a time 
لاک پشت روی زمین مشغول پیاده روی بود . در حالی آرام می دوید . وقتی دید یک کانگارو با سرعت از کنار او رد شد . لاک پشت او را صدا زد .ولی کانگرو هیچ اهمیتی به لاک پشت نداد . 
کانگارو به راه خود ادامه داد . 
لاک پشت هم به ارامی می دوید . وقتی جلوتر کانگارو در یک چاله بزرگ افتاد . هیچ شانسی برای اینکه خود را از چاله بتواند بیرون بیاورد نبود . فقط فریاد می زد . کمک ، کمک . 
لاک پشت آرام به مسیرش ادامه داد . ناگهان صدای شنید . کمک ، کمک . صدا از همان نزدیکی می آمد . نزدیک شد . 
کانگارو بود . که در چاله گیر افتاده بود . ولی لاک پشت قدرت آن را نداشت که او را بیرون بیاورد . پس رفت . تا کمک بیاورد . چند فیل در آن نزدیکی بودند . یکی را صدا زد. 
فیل به کمک کانگارو آمد با کمک خرطومش به راحتی کانگرو را بیرون آورد . کانگرو از لاک پشت و فیل خیلی تشکر کرد . 
بعد از آن سعی کرد . اگر کسی او را صدا زد . به آن شخص بی اعتنایی نکند . شاید همان شخص روزی به او کمک بزرگی کند . 
- ۹۴/۰۷/۲۸