داستان کوتاه

هر روز یک قصه

داستان کوتاه

هر روز یک قصه

شکست تیز دندان باری دیگر (قصه کارتونی )

پنجشنبه, ۷ آبان ۱۳۹۴، ۰۱:۱۰ ق.ظ

2015/10/08
کارتون
ابر باران اسم یک گوسفند  است ، برادری دارد به نام پشمک ، دوستی دارد به اسم شال گردن ، دوستی دیگر دارد به نام ابر آتش ، اسم دشمن او هم تیزدندان است ، تیز دندان یک گرگ است .
تیز دندان خیلی خسته تر از همیشه بود . هیچ راهی برای شکار ابر باران و برادرش پشمک به ذهنش نمی رسید . تا اینکه تصمیم گرفت . از یک حقه استفاده کند .
تیز دندان تغییر قیافه می دهد . خودش را به عنوان یک فروشنده دوره گرد . در نزدیکی های خانه ابر باران سر و صدایی زیادی به پا می کند .
ولی او کیسه ای پر از تمشک های جنگلی دارد . پشمک برای خریدن این تمشک ها بیرون می آید . ولی متاسفانه دوباره اسیر تیز دندان می شود . دوباره بازی همیشه شروع می شود .
ابر باران سر کوچه به تیز دندان می رسد . حواس تیز دندان را پرت می کند  . پشمک فرار می کند . ولی خود ابر باران خودش نمی تواند از دست تیز دندان فرار کند . این بار وقتی به خارج شهر می رسند . ابر آتش حواس تیز دندان را پرت می کند .
ابر باران هم موفق به فرار می شود . ابر آتش هم فرار می کند .
این بار هم تیز دندان شکست می خورد .

  • روبرت

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی