داستان کوتاه

هر روز یک قصه

داستان کوتاه

هر روز یک قصه

شال گردن به دنبال ملخ (قصه کارتونی )

دوشنبه, ۱۱ آبان ۱۳۹۴، ۰۱:۵۱ ق.ظ

کارتون
Once upon a time
ابر باران اسم یک گوسفند است ، برادرش پشمک است . 2 دوست دارد به اسم شال گردن و ابر آتش . اسم گرگ هم تیز دندان است .
شال گردن به دنبال یک ملخ می افتد . سعی می کند این ملخ را اسیر کند . ولی حدود یک ساعت به دنبال آن می افتد . ولی آخر سر ملخ فرار می کند .
شال گردن وقتی می خواهد ، به خانه بر گردد . متوجه می شود . مسیری را که طی کرده به خاطر نمی آورد .
گم شده است . باورش نمی شود . ولی واقعا گم شده . خیلی ناراحت می شود .
داد و فریاد می کند . ولی فقط یک بار چون امکان دارد . تیز دندان در آن محل باشد .
هر قدر سعی می کند ، راه برگشت را پیدا کند ، بی فایده است .
ناگهان متوجه ابر آتش می شود . ابر آتش در حالی که چند شاخه خشک به دست دارد . در حال راه رفتن است . شال گردن خیلی از دیدن ابر آتش خوشحال می شود .
با ابر آتش باز می گردد . وقتی ابر آتش می فهمد . شال گردن در این محل گمشده است .
به او توصیه می کند . مسیر این اطراف را یاد یگیرید .
ابر آتش مسیر را برای شال گردن توضیح می دهد .
هر کدام به خانه های خود بر می گردند .

  • روبرت

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی