کارتون
Once upon a time
روزی ، روزگاری
ابر باران اسم یک گوسفند است ، اسم برادرش پشمک (کودک) است ، اسم دوست او شال گردن است ، اسم دوست تازه واردش ابر آتش است .گرگ هم اسمش تیز دندان است .
ابر آتش می خواست کاری انجام دهد ، تا تعجب همه را به خودش جلب کند . ابر آتش خیلی قوی تر از بقیه گوسفند ها بود . ابر آتش تصمیم گرفت . همه را در خانه خود جمع کند .
از کارهای که انجام داده است ، برای آنها تعریف کند .
ابر باران ،پشمک و شال گردن در منزل ابر آتش بودند .
ابر آتش : من اگر بخواهم ، برای همیشه تیز دندان را از این ناحیه بیرون می کنم .
همه حرف او را تایید می کردند .
ناگهان پشمک صدایی تیز دندان را تقلید کرد .
ابر آتش خیلی ترسید .سریع به گوشه ای فرار کرد .
بقیه شروع به خندیدن کردند .
- ۰ نظر
- ۰۴ آبان ۹۴ ، ۰۲:۵۶